و من که سوختنی های دلم را
بر ساختن های آن ریخته ام
تا که آتش دل
بر زخم استخوانم بماند
و هیچ خم به ابرو نیاوردم . . .
از کدام زمستان
بر دلم یخ گذارم . . . ؟
مگه چیزی باقی مونده که روش یخ بذاری ؟؟؟؟
من بعید می دونم به تعداد وبلاگ های آدمای افسرده دلشکسته عاشق بیچاره ما ایرانی افسرده داشته باشیمیه کم به خودتون بیابد
بود آیا که در می کده ها بگشایند / گره از کار فروبسته ما بگشایند
نازنینم چه دعا بهتر از اینگریه ات از سر شوقخنده ات از ته دلهر غروبت دلشاد
مگه چیزی باقی مونده که روش یخ بذاری ؟؟؟؟
من بعید می دونم به تعداد وبلاگ های آدمای افسرده دلشکسته عاشق بیچاره ما ایرانی افسرده داشته باشیم
یه کم به خودتون بیابد
بود آیا که در می کده ها بگشایند / گره از کار فروبسته ما بگشایند
نازنینم چه دعا بهتر از این
گریه ات از سر شوق
خنده ات از ته دل
هر غروبت دلشاد